English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2481 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
toneme U کلمه متشابه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
alliteration U اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
Other Matches
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
similiar U متشابه
analogous U متشابه
likes U متشابه
allegorical U متشابه
liked U متشابه
like U متشابه
homoplastic U متشابه
like <adj.> U متشابه
similar <adj.> U متشابه
homologous U متشابه
related <adj.> U متشابه
akin <adj.> U متشابه
alike <adj.> U متشابه
homonym U متشابه
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
homolog U عضو متشابه
analogues U لغت متشابه
anomalous U غیر متشابه
corresponding U مطابق متشابه
homophonous U متشابه الصوت
allegorical verses U ایات متشابه
analog U لغت متشابه
analogue U لغت متشابه
homological U متشابه متجانس
homologue U عضو متشابه
uniform motion U حرکت متشابه
homologize U متشابه کردن
similar figures U اشکال همانندیا متشابه
tone poem U شعر متشابه التلفظ
isomer U اجسام متشابه الترکیب
homophone U متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
isomeric U متشابه الترکیب دارای همان اجزا
homogonous U دارای اعضاء تولید مثل متشابه
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ballade U قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
word for word <adv.> U کلمه به کلمه
MOTs U کلمه
word U کلمه
worded U کلمه
verbs U کلمه
MOT U کلمه
parol U کلمه
faithfully <adv.> U کلمه به کلمه
verb U کلمه
word for word U کلمه به کلمه
letter for letter <adv.> U کلمه به کلمه
to the letter <adv.> U کلمه به کلمه
road sense U کلمه
verbatim <adv.> U کلمه به کلمه
exactly <adv.> U کلمه به کلمه
chains U از کلمه قبلی
full word U تمام کلمه
etymon U ریشه کلمه
password U کلمه رمز
doubleword U کلمه مضاعف
word processor U کلمه پرداز
full word U کلمه کامل
chain U از کلمه قبلی
graph U هجای کلمه
falderol U کلمه بی معنی
fullword U تمام کلمه
fallal U کلمه بی معنی
word processors U کلمه پرداز
double word U کلمه مضاعف
oath U کلمه قسم
ablaut U تصریف کلمه
watchwords U کلمه رمزی
word processing U پردازش کلمه
parts of speech U اقسام کلمه
fixes U که اندازه کلمه
fix U که اندازه کلمه
graphs U هجای کلمه
pass U کلمه عبور
passed U کلمه عبور
passes U کلمه عبور
verbatim U کلمه بکلمه
synonym U کلمه مترادف
watchword U کلمه رمزی
adverbum U کلمه بکلمه
oaths U کلمه قسم
data word U کلمه داده
control word U کلمه کنترل
formative U کلمه مشتق
computer word U کلمه کامپیوتری
cliche U کلمه مبتذل
catchword U کلمه راهنما
passwords U کلمه رمز
code word U کلمه رمز
alphabetic word U کلمه الفبایی
code words U کلمه رمز
synonyms U کلمه مترادف
function word U کلمه دستوری
word time U زمان کلمه
tessera U کلمه عبور
verbiage [American English] U کلمه بندی
word length U درازای کلمه
reserved word U کلمه محفوظ
prickleback U کلمه ماهی
diction U کلمه بندی
the root of a word U اصل کلمه
triliteral U کلمه سه حرفی
wordmonger U کلمه پرداز
word mark U علامت کلمه
word mark U نشان کلمه
word length U طول کلمه
vocable U کلمه صوتی
choice of words U کلمه بندی
word choice U کلمه بندی
wording U کلمه بندی
numeric word U کلمه عددی
literatim U کلمه بکلمه
qualifier U کلمه توصیفی
hyphenation U تقسیم کلمه
letter perfect U کلمه بکلمه
instruction word U کلمه دستورالعمل
mosul U نکته کلمه
keyword U کلمه کلیدی
machine word U کلمه ماشین
trisyllable U کلمه سه هجائی
ghost word U کلمه غیرمصطلح
half word U نیم کلمه
qualifiers U کلمه توصیفی
memory word U کلمه حافظه
wps U انجمن پردازش کلمه
channel status word U کلمه وضعیت مجرا
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
phrased U کلمه بندی کردن
initialed U حرف اول کلمه
initialing U حرف اول کلمه
initialled U حرف اول کلمه
initialling U حرف اول کلمه
initials U حرف اول کلمه
initial U حرف اول کلمه
phrase U کلمه بندی کردن
phrases U کلمه بندی کردن
word processing system U سیستم پردازش کلمه
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
word processing society U انجمن پردازش کلمه
appositive U وصف کلمه وصفی
catachresis U استعمال غلط کلمه
phrasal U مربوط به کلمه بندی
pease U جمع کلمه pea
channel command word U کلمه فرمان محرا
octet U کلمه هشت بیتی
end spell U خاتمه هر کلمه رمز
morpheme U بسیط کلمه واژک
connective U کلمه ربط یا عطف
data word size U اندازه کلمه داده
dedicated word processor U کلمه پرداز اختصاصی
disyllable U کلمه یاقافیه دوهجایی
kwic U کلمه کلیدی در متن
keyword in context U کلمه کلیدی در متن
in the p sense of the word U بمعنی واقعی کلمه
fixed word length U کلمه با طول ثابت
program status word U کلمه وضیت برنامه
program status word U کلمه وضعیت برنامه
psw U کلمه وضعیت پردازنده
word processing program U برنامه پردازش کلمه
Recent search history Forum search
1frangible
1postside
1tink and grow rich
2مهرآسا
1معنی‌‌‌‌‌‌کلمه‌ی‌عشرت
1Evolution
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1I am good with figures,how about you?
1primatology
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com